...اینجا چراغی روشنه...

روزهایم در متن به تصویر کشیده خواهند شد...

روزهایم در متن به تصویر کشیده خواهند شد...

...اینجا چراغی روشنه...

فقط عکاس باشی ها در تاریک خانه نمی روند، هر آدمی گاهی اوقات می رود توی خلوت خودش، چراغ ها را خاموش می کند و فکر می کند. روزهایم را اینجا خواهم نوشت تا من بعد، هر وقت چراغ های مغزم خاموش شد، اینجا باشد تا یادم نرود خیلی چیزها...
تا باد چنین بادا

جیر جیر

قیصر امین پور می فرماید که " کاری  ندارم که کجایی؟ چه می کنی؟ / بی عشق سر مکن که دلت پیر می شود"...

بله، آقای امین پور عزیز که روحت قرین رحمت باد، این دوره زمونه عشق هم آدم رو پیر میکنه... البته اگه عشقی هم باشه، این خیلی مهمه چرا که ...

یک بار به یکی از دوستان می گفتم"میدونی کی میتونی بفهمی واقعا عاشق کسی هستی؟" اونم گفت نه گفتم """" بعد از صدای جیر جیر تخت""" ...صدای جیر جیر تخت آدم ها رو عوض میکنه، مثل زیاد می بینیم که ازدواج های عاشقانه یا به طلاق عاطفی می رسه یا طلاق محضری، و یکی از بزرگترین دلایلش به نظرم اینه که بعد از ازدواج اون ها صدای جیرجیر تخت رو شنیدن...

بله، آقای امین پور، این جوریاس... :))

  • علی رضائیان

نظرات  (۷)

  • مرد خاکستری
  • کلی دیالوگ اومد توو ذهنم که البته خیلی مناسب نیست . و کلی جک و ضرب المثل :)) بذا یکیشو بگم . میگفت قبل اینکه بری پیشنهاد بدی یه حرکتی بکن! بعله! اینجوری دیگه به تخت بنده خدا ام زحمت نمیدی و وقت مردمو و خودتو تلف نمی کنی!
    پاسخ:
    ها...:)))
    این جوری هم میشه، دفع عشق در زنی هرزه یا حرکت های دیگه مثلا که خب چون اینجا خانواده رد میشه نمیشه گفت :)))
    دوستان مطلب رو واشکافی کردن از منظر جامعه شناسی و فرهنگی و مناظر دیگه ، دیگه منم اکتفا میکنم به اینکه عشق کشکه . 
    پاسخ:
    شما اکتفا نکن به صحبت دوستان... با ما سخن بگو... :))
  • خانوم پاف
  • بلی بلی 
    پاسخ:
    مامی :)))
    I Love You
    فکرمیکنم مطلیتون خیلی مردونه بود:)))یعنی بیشتراقایون بایدتوجه کنن..
    یادمه قبلا توو اون یکی وبلاگتون بیشترمینوشتید..
    بیشترهم عاشقانه البته
    اینجاکم مینویسین انگاری
    پاسخ:
    مردونه و زنونه نداره به نظرم! البته تا حدودی نظر شما درسته... :))

    بلی، تو اونیکی بیشتر می نوشتم، اینجا هم هرقوت حوصله ای باشه می نویسم
    حالش باشه عاشقانه هم می نویسم:)

    + یه آدرس وبلاگی، معرفی ای، چیزی... :|
    خب پس نتیجتاالان بیشترازقبل بی حوصله این:((
    یه سوال هم داشتم
    شمارشته ی دانشگاهبتون چیه؟

    من وبلاگ ندارم:)خواننده ی خاموش وب قبلیتون بودم
    پاسخ:
    تا حدودی

    دانشگاه رو ول کردم و رفتم خدمت، اگه وب قبلیم رو می خوندید باید در جریان باشید که...

    :)
    فک کردم بعدخدمت میرین دانشگاه خب:)
    بنووویسین دیییگههههه
    حوصلم سررررررف
    پاسخ:
    چشم
  • شادان ....
  • چه وبلاگت تاریکه. چشمم درد گرفت
    پاسخ:
    :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی